تعیین دقیق جهت قبله

به نام خدا


اگر قصد دارید جهت دقیق قبله در محل کار یا زندگی خودتون تعیین کنید کافیه وارد سایت prayer.aviny.com بشویم و بعد از انتخاب استان و شهر مورد نظر وارد صفحه اوقات شرعی شهرمون میشیم

در بالای صفحه شما یک نقشه ماهواره ای می بینید که کافیه با کمی جستجوی ساده دقیقا محل کار یا منزل خودتون را پیدا کنبد و با ۲بار کلیک روی اون نقطه جهت قبله نمایش داده میشه

علاوه بر جهت قبله(رنگ بنفش) جهت خورشید(زرد) و جهت ماه(خاکستری) هم نمایش داده می شود 
در پایین صفحه هم لیستی از ساعت های اوقات شرعی شهر می بینیم

امیدوارم مفید باشه:)



  • چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱

کجایی و که هستی و چه خواهی کرد؟!

اینجا

  • چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۱

پخش زنده کره زمین از فضا به کمک ناسا

از طریق این کانال یوتیوب می توانید کره زمین را از ۳ زاویه تماشا کنید:


https://www.youtube.com/c/SpaceVideosHD


  • چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱

میدونم شانس منو خر گاز زده

3 سال پول هام جمع کردم یه مشت پسته خریدم
از بین همه اونها فقط یک پسته در بسته بود که گذاشتم آخر سر بشکنمش بعد دیدم همون یه دونه تلخ و خراب بود و کل مزه دهنم داغون کرد!!
شانس داشتید؟!

پند اخلاقی: خیار بخورید!

  • دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱

امیرالمومنین برتر است یا پیغمبران ؟

▫صعصعه ابن صوحان خودش از اعاظم رجال شیعه و یاران صدیق و باوفای امیرالمؤمنینه.
یه روایتی نقل کرده از حضرت که حقیقتا من هر بار می‌خونمش عشق می‌کنم.
انقدر که این روایت قشنگه.
صعصعه از حضرت می‌پرسه شما برتری یا حضرت آدم؟
امیرالمؤمنین میگه من برترم. چون برای آدم تمام وسایل و نعمات در بهشت فراهم شده و فقط از خوردن گندم منع شده بود. با این حال از گندم خورد و از بهشت بیرونش کردن.
اما خدا چیزی از نعماتش رو بر من حرام نکرده بود و با این حال من خودم رغبتی به دنیا و متعلقاتش نداشتم.


باز صعصعه می‌پرسه شما برتری یا نوح (ع)؟
حضرت پاسخ میده من برترم.
نوح سال‌ها مردمش رو دعوت کرد و خیلی اذیت و آزار دید. نهایتا وقتی دید خیلی اذیتش می‌کنن دیگه قومش رو نفرین کرد.
اما من بعد از عروج ملکوتی پیامبر آزار و اذیتی نبود که این‌ها در حقم نکنن. با این‌حال [خار در چشم و استخوان در گلو] بر تمام این آزارها صبر کردم و نفرین‌شون نکردم.


باز صعصعه می‌پرسه شما برتری یا ابراهیم (ع)؟
حضرت میگه من برترم. چون جایی حضرت ابراهیم از خدا می‌خواد تا نشانه‌ای بهش نشون بده که به مقام یقین برسه.
اما اگر همین الان تمام پرده‌های غیب برداشته بشه، ذره‌ای به یقین من افزوده نخواهد شد! چون که در اعلی درجه‌ی یقین قرار دارم.



این‌جا صعصعه می‌پرسه شما برتری یا موسی (ع)؟
حضرت می‌فرماد من برترم.
وقتی موسی (ع) خواست که به مصر بره به خدا گفت چون من قبلا یکی از قبطیان رو کشتم، می‌ترسم که اون‌ها به انتقام اون فرد من رو بکشن. پس هارون رو همراهم بفرست.
اما من...
وقتی که رسول خدا به من امر کرد تا آیات برائت (سوره‌ی توبه) رو خطاب به مشرکین بخونم ابدا نترسیدم. در حالی‌که در اون جمعیت کمتر کسی بود که پدر، پسر، برادر یا یکی از خویشاوندانش در جنگ به دست من هلاک نشده باشه. (بنازم!)


در ادامه صعصعه می‌پرسه شما برتری یا عیسی (ع)؟
حضرت فرمود من برترم. چون وقتی موقع وضع حمل جناب مریم (س) شد خدا بهش دستور داد تا از معبد بیرون بره چون اون‌جا محل عبادت بود.
اما وقتی آثار وضع حمل بر مادر من ظاهر شد خدا بهش امر کزد تا وارد خانه‌ی کعبه بشه.


آخرین سوال صعصعه اینه که شما برتری یا رسول‌الله (ص)؟

امیرالمؤمنین این‌جا میگه من بنده‌ای از بندگان محمد مصطفی (ص) هستم!

این روایت از قشنگ‌ترین روایاتیه که توی عمرم خوندم.

  • يكشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱

انسان یه رو!

یه مغازه دار هست کنار محل کار ما که میاد از سرویس بهداشتی داخل حیاط استفاده می کنه

ایندفعه که آمد دیدیم نردبان رو هم داره میبره:/

گفتیم آقای فلانی! نردبان یادتون نره برگردونید

گفت من حروم خور هستم ولی دزد نیستم:)


- جوابش خیلی غیرمنتظره بود:))

  • سه شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱

وقتی ازدواج طول می کشه!

فامیلمون 7-8 سال قبل یه یخچال خریده که پسرش ازدواج کرده بده بهش!
این چند سال می گذره و پسرش ازدواج نمی کنه و از طرفی یخچال خودش می سوزه!
میگه پسر تو که ازدواج نکردی پس یخچال خودم استفاده می کنم:/
خلاصه میرن یخچال روشن می کنند می بینند فروشنده اشتباهی بهشون تمام فریزر داده
  • شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱

نیکوتین

دوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم که درس دادنش خوب منتها یه جور خاصی بود!

وارد کلاس که می شد یه بسم الله الرحمن الرحیم روی تخته می نوشت که هنوز قشنگیش یادمه؛ شاید همین خطاطیش یه ربع وقت کلاس می گرفت!

مثل این طرح بود و با همین ظرافت ...


به ما می گفت خط خیلی برام مهمه و تعریف می کرد زمان دبستانش یه مدرسه کنار خونه بوده ولی اون نمی رفته اونجا و با اصرار به باباش؛ میرفته یه مدرسه روستایی از این چادری های داغون، چرا؟

به خاطر همینکه بهش خط یاد بده و به خاطر اون مدرسه روستایی اون زمان یه مسیر طولانی پیاده میرفته ( یه همچین آدم با همتی بود! )

اما امان از بعد بسم الله...

همیشه از این کفش های دراز نوک تیز داشت و وقتی بلد نبودیم یه فصل کتک حسابی می خوردیم اونم با اون کفش ها که جاش سوراخ می شد:/

این قسمت خوب قصه بود!

یه وقت هایی تعداد درس نخونده ها که زیاد می شد این هیچی نمی گفت و فقط یه یک ربع از کلاس می رفت بیرون

اوایل ما نمیدونستیم جریان چیه و فکر می کردیم میره لیست مارو بده به دفتر مدرسه که زنگ بزنند به والدین ولی می دیدیم خبری نمی شد !

بعدها کاشف به عمل آوردیم که میره پشت مدرسه و یه چند نخ سیگار میزنه به بدن و نیکوتینش که پر میشه میاد انرژی و سر زنده دهن مارو آسفالت می کنه!


ولی معلم خوبی بود, گفتم یادی ازش بکنم:))


  • سه شنبه ۱ شهریور ۱۴۰۱

یه نصفه عقلی داشتیم که اونم تعطیل شد

در ماشین باز کردم نشستم سمت شاگرد می بینم راننده نیست!

هیچی دیگه پیاده شدم ماشین دور زدم و نشستم پشت فرمون:)

خوب شد کسی نبود گیج بازی امروز ببینه وگرنه رسوا می شدم:))

  • چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱

عدل الهی

فرق بین شیعه و غیر شیعه وقتی آشکار می گردد که شیعه به برنامه ای که رهبرانش به او داده اند عمل بکند و غیر شیعه هم به برنامه دینی خودش عمل کند، آنوقت تقدم شیعه بر غیر شیعه، هم در دنیا و هم در آخرت روشن می گردد.


صحیح نیست که ما فرق امام علی(ع) را با دیگران به این بگذاریم که اگر ما به دستورهای آن حضرت عمل نکنیم ضرر نبینیم ولی آن ها چه به حرف پیشوای خویش عمل کنند و چه عمل نکنند زیان نبینند.


#کتاب •| عدل الهی - شهید مطهری |•

  • پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۱