ماشینمون که تصادف کرده بود از صافکاری با چراغ بنزین روشن آوریم خونه!
با ماشین دیگه رفتم پمپ بنزین که هم اونو بنزین بزنم هم تو یه 4 لیتری بنزین بریزم برای این ماشین چون بعید بود به پمپ بنزین برسه با چراغ روشن!
نمایی از پمپ بنزین:
وقتی رفتم داخل جایگاه دیدم فقط یه دونه دستکش از کل بسته باقی مونده و گفتم مهم نیست همین کافیه، بانکه بنزین گذاشتم کنار ماشین و نازل بنزین برداشتم و یدفعه دیدم ای داد! یادم رفته در باک باز کنم
نازل دادم به دست چپم که دستکش نداشت
بعد دست راستم که دستکش داشت و قبلش نازل گرفته بودم رو کردم تو جیب کاپشنم و بین موبایل و کارت ها یه جستجو کردم تا سوییچ ماشین پیدا کردم و باهاش در باک بنزین باز کردم
نمیدونم چرا همه با یه لبخندی منو نگاه می کردن
پمپ چی که کلا سوار یه 20 لیتری شد رفت
کارشناسان بعد اینمهمه قرنطینه اینجوری کرونا گرفتن رو "نامردی" ارزیابی کردن
رازی کـه بر غیر نـگـفتـیـم و نگـوییـم
با دوست بگوییم که او محرم راز است