خواب دیدم داخل یه سالن خیلی بزرگم و کسی که داره سخنرانی می کنه ابوبکر بغدادی رئیس داعش هست و منم نشستم صف اول:|
تا چشم کار میکرد پر بود از داعشی همه لباس مشکی و صورت های بسته ولی یدفعه متوجه شدم تو ردیف های پشت سرم بین هر چند تا داعشی یه نفر با لباس سپاه نشسته و صورتش رو هم با چفیه بسته!
تعدادشون نهایتا ۲۰تا بود ولی یه حالت نیم خیز نشسته بودن و انگار منتظر بودن حمله کنند و من تا اینهارو دیدم مضطرب شدم و دستپاچه شدم که چیکار کنم؟!
متوجه شدم یه دونه از این پاسدارها صف اول نشسته و تو صف اول فقط اون بود ولی بین من و اون چندتا داعشی فاصله بود و دقت کردم دیدم برخلاف همه این صورتش باز هست و ادامه خواب هرکاری کردم صورتش ببینم نشد!
اول خواب که ابوبکر بغدادی سخنرانی میکرد عربی حرف میزد و من نمیفهمیدم و اخرش هم که سپاهیارو دیدم نشناختم و ترسیدم و حالا موندم من داعشی بودم یا پاسدار؟!
ببینید داعش که یه اسم هست، اصل عملشون تخریب بود و تلاش کنیم عادت های اشتباهمون اصلاح کنیم و دست از تخریب برداریم؛ حالا اونا آدم میکشتن و کشور خراب می کنند و ما دستمون نمیرسه طبیعت رو داغون می کنیم( ببینید این ویدیو رو )
پی نوشت: یکی از فامیل هامون که اتفاقا حاجی هست تعریف میکرد خواب دیدم رفتم حج و همون لحظه که دور کعبه طواف میکردم امام زمان(عج) ظهور کرد و بین جمعیت منو صدا کرد و گفت فلانی! بیا این شمشیر منو بگیر ولی من گفتم نمیخوام و برگشتم
رازی کـه بر غیر نـگـفتـیـم و نگـوییـم
با دوست بگوییم که او محرم راز است